نوروساینس یا بازاریابی عصبی از اینجا شروع شد که شرکت های بزرگ قبل از تولید یک محصول تحقیقات بازار انجام میدادن تا محصولی که مشتری دوست داره رو تولید کنند. این شرکت ها درباره همه چیز محصولات جدید نظر سنجی میکردند مثلا رنگ؛ بسته بندی؛ جنس و…. در آخر دقیقا همون محصول رو تولید میکردند ولی محصولی که دقیقا مطابق نظر مشتریان بود شکست میخورد !! حتی افرادی که در نظر سنجی هم شرکت کرده بودند محصول رو یکبار میخریدند ولی باز به عادت خریدهای قبلی برمیگشتند.
اینطوری شد که بازاریابان متوجه شدند رفتار خرید افراد با نظراتشون متفاوت هست و بعضی اوقات کاملا در تضاد هستند.
آقای مالکولم گلادول در کتاب “نقطه واژگونی” تعریف میکنه که افراد مختلف زمان ورود به کافی شاپ در یک نظر سنجی شرکت میکنند تا مشخصات قهوه مورد علاقشون رو توضیح بدن. بیشتر افرادی که در این نظر سنجی شرکت کردند گفتند که قهوه تلخ و غلیظ دوست دارند ولی بعد از دریافت سفارش؛ به قهوه چند قاشق شکر اضافه کردند.
در طی تحقیقات دیگه ای متوجه شدند افراد دلیل خریدشان رو نمیدونند!! یعنی کافیه به یک سوپر مارکت سر بزنید و از افرادی که شامپو خریدند بپرسید چرا این شامپو خریدید؟ اغلب افراد دلیلی برای خرید خودشون دارند و حتی اطلاعات روی بسته رو نمیخونند.
اگر شما فروشگاه لباس فروشی داشته باشید حتما برایتان پیش اومده که بیشتر افرادی که وارد فروشگاه شما میشن نمیدونند چی میخوان!!! فقط کافیه یک لباس چشمشون رو بگیره همین کافیه تا عاشقش بشن. پس حواستون باشه هیچ وقت از مشتری تازه وارد نپرسید که چه لباسی میخواد !! به احتمال زیاد با این روش مشتری رو از دست میدید.
شروع تحقیقات:
تمام این مشکلات باعث شد تا دانشمندان مغز انسان رو بررسی کنند که ببینند در مغز انسان چی میگذره. در سال های اخیر دستگاه های مختلفی مثل fmri؛EEGو … ساخته شده که روی سر انسان نصب میشه و از مغز انسان عکس میگیره.دانشمندان با بررسی اطلاعات مغزی فردی که در حال تصمیم گیری خرید هست به اطلاعات قابل اعتماد و مطمئنی میرسند.
بازاریابی عصبی
بازاریابی عصبی اخیرا موردتوجه قرار گرفته و علم جدیدی هست که تلفیقی از دو علم بازاریابی و عصب شناسیه. در واقع بازاریابی عصبی درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده مغز هست تا از این اطلاعات برای بازاریابی بهتر استفاده کنند.
نورومارکتینگ در سال 2002 برای اولین بار مطرح شد که در ابتدا مورد استقبال قرار نگرفت ولی در سال های اخیر مورد استقبال بسیار زیادی قرار گرفته و مقالات و تحقیقات زیادی در این حوزه منتشر میشه.
بازاریابی عصبی چیست؟
بازاریابی عصبی ؛ عملیاتی است که با توجه به عملکرد مغز انجام میشه تا خریدار راحتتر و سریعتر تصمیم به خرید بگیرند. احتمالا با خودتان میگید وارد مسائل پزشکی شدیم؛ ولی نه!!! برای درک بهتر بازاریابی عصبی نیاز هست که با قسمت های مغز آشنا بشیم.
مغز انسان چند بخش داره؟
مغز انسان 3 بخش داره !!! و برای بازاریابان بهتره که با مغز و عملکردش آشنا بشن. مغز به سه بخش عمده تقسیم میشه که از نظر ساختار و سلولی و عملکرد باهم متفاوت هست ولی این 3 بخش؛ بر فعالیت یکدیگر تاثیر گذار هستند و نمیشه به طور محض فعالیت خاصی رو به یک بخش نسبت داد؛ولی هر بخش نقش ویژه ای داره
سه بخش مغز: مغز جدید؛ مغز میانی و مغز قدیم
مغز جدید:
مغز جدید انجام کارهای تحلیلی و پیچیده رو بر عهده داره.تصمیم گیری های منطقی؛یادگیری و کارهای ارادی ما با فرماندهی این بخش مغز انجام میشه. همنطور که قبلا هم گفتم هر بخشی تحت تاثیر دو بخش دیگه هست.
مغز جدید مرکز انجام کارهای پیچیده ماست.
مغز میانی:
مغز میانی بیشتر با موارد احساسی سر و کار داره . اطلاعات حاصل رو به بخش های دیگه مغز مخابره میکنه و اطلاعاتی که جمع آوری میکنه رو به بخش های دیگر ارسال میکند. احساسات در این بخش از مغز تولید میشه و این بخش در شرایط مختلف؛ دستور ترشح هورمون هایی رو صادر میکنه که باعث ایجاد احساسات متفاوت در ما میشه.
مغز میانی مرکز احساسات ماست.
مغز قدیم:
مغز قدیم عهده دار فعالیت های اصلی برای حفظ بقاست.خداوند این بخش رو طوری طراحی کرده که با دستوراتی که صادر میکنه ادامه حیات برای ما امکان پذیر باشه.مثلا وقتی گرسته و تشنه میشیم مغز قدیم دستور میدهد که به این امور رسیدگی بشه.همچنین اگر بدن در شرایطی قرار بگیره که مجبور باشه درد زیادی رو تحمل کنه مغز قدیم دستور به بیهوشی میده.
اگر علاقمند به حوزه نورومارکتینگ هستید حتما ادامه مقالات رو همراه من باشید.